محمدمتین احمدی | تیم توسعه کسب و کار HCG
استراتژی دیجیتال
امروزه رهبران کسبوکارها بیش از هر زمان دیگری با عدمقطعیتهای گوناگون روبرو هستند. عدم قطعیتهایی که ابعاد گستردهای دارند؛ از ابعاد فنی گرفته تا ابعاد استراتژیک. مثالی واضح و ملموس از این عدم قطعیتها، شیوع بیماری کرونا و تاثیر منفی زیادی است که بر کسبوکارها گذاشته است. شیوع کرونا و اثرات مثبت و منفی آن بر کسبوکارها نشان داد که کسبوکارها و رهبران آنها تا چه حد در برابر تحولات محیطی آسیبپذیر هستند و چقدر باید با این عدم قطعیتها مبارزه کنند. سرعت و شدت اثرگذاری عدم قطعیتهای محیطی به حدی است که کسبوکارها نمیتوانند راهی برای اعمال تغییر بر تحولات محیطی پیدا کنند (چه بسا یافتن راهی برای اعمال تغییر بر محیط از ظرفیت و توان یک کسبوکار خارج باشد)؛ بلکه باید راهی برای انطباق هر چه بهتر با این تحولات محیطی بیابند و در واقع بجای تلاش بیهوده در برابر جریان رود، با استفاده از نیرو این جریان روند توسعه کسبوکار خود را بهبود ببخشند.
کرونا و استراتژی دیجیتال
با شیوع کرونا، ضرورت تحول دیجیتال کسبوکارها بیش از پیش احساس شد و در نتیجه آن پرسشهایی کلیدی برای رهبران کسبوکارها بوجود آمد؛ از جمله مهمترین پرسشهایی که کسبوکارها با آن مواجه شدند، چگونگی ارتباط بین تحول دیجیتال و استراتژی است. رابطهای که منجر به استراتژی دیجیتال میشود. اما قبل آنکه به بررسی استراتژی دیجیتال بپردازیم، بهتر است به این سئوال پاسخ دهیم که تحول دیجیتال چیست؟ به طور کلی، تحول دیجیتال فرایند به کار گرفتن تکنولوژیهای نوین در کسبوکار است؛ به طوری که منجر به تحولات بنیادین در کسبوکار شود. نکته مهم آن است فرایند تحول دیجیتال برای هر سازمان و کسبوکاری منحصر بفرد است؛ به عنوان مثال، در یک کسبوکار از هوش مصنوعی برای بهینهسازی زنجیره تامین استفاده میشود و در کسبوکاری دیگر، از هوش مصنوعی به منظور بهبود تجربه مشتری. همچنین چگونگی استفاده از چنین فناوریهایی نیز برای هر کسبوکار منحصر بفرد است. با توجه به آنکه تحول دیجیتال، تحولی عمیق است که اساس کسبوکار را تحت تاثیر قرار میدهد، موفقیت چنین تحولی در گرو اتخاذ استراتژی مناسب است؛ استراتژی موسوم به استراتژی دیجیتال .
تحول دیجیتال موفق، مبتنی بر استراتژی دیجیتال هوشمندانه است.
استفاده از قابلیتهای دیجیتال به خودی خود برای کسبوکار ایجاد ارزش نمیکند. در واقع استفاده از فناوریهایی همچون اینترنت اشیاء، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی و … علت تحول دیجیتال نیست، بلکه معلول آن است. استفاده از این فناوریها زمانی منجر به خلق ارزش پایدار در کسبوکار میشود که در نتیجه جاریسازی موفق تحول دیجیتال در کسبوکار باشد. جاریسازی موفق تحول دیجیتال بدون اتخاذ استراتژی دیجیتال، ممکن نیست. رایانش ابری، اتوماسیون، هوش مصنوعی و … به خودی خود ارزش معنیداری برای کسبوکارها ایجاد نمیکنند، بلکه این فناوریها در واقع شکل و قالبی تازه به زمین بازی و عرصه رقابت میدهند.
دو محور استراتژی دیجیتال
1. افزایش ظرفیت تابآوری سازمان و استراتژی دیجیتال
توانایی رشد و توسعه در شرایط عدم قطعیت و تحولات محیطی مداوم؛ تحول دیجیتال ظرفیت تابآوری سازمان را با بهبود شاخصهای زیر افزایش میدهد:
- چالاکی: توانایی درک سریع تغییر و تحولات محیطی و اتخاذ و اجرای تصمیمات متناسب با آن. (همانند استفاده از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی برای تحلیل و پیشبینی رفتار مصرفکننده)
- مقیاسپذیری: توانایی پاسخگویی به تغییران ناگهانی عرضه و تقاضا در اثر اختلالات محیطی.
- پایایی: توانایی حفظ سطح کیفی در عین بالا بودن شاخصهای مقیاسپذیری و چالاکی.
- قابلیت اختیاری: توانایی استفاده از نقاط قوت متنوع سازمان و ایجاد تعادل و هماهنگی بین چالاکی، مقیاسپذیری و پایایی.
2. متمایز ساختن خود نسبت به رقبا و استراتژی دیجیتال
توانایی ارائه ارزشی متمایز و جذاب برای مشتریان.
تمایز ملموس و ارزشمند، عنصر حیاتی بقای کسبوکار در بازار رقابتی امروز است. تحول دیجیتال، تحولی اساسی و عمیق است که تا بنیادیترین سطوح کسبوکار را تحت تاثیر قرار میدهد. امروزه تحول دیجیتال برای کسبوکارها تبدیل به ضرورتی حیاتی شده است که بدون آن نمیتوان ارزش منحصربفردی را به بازار عرضه کرد.
قابلیتهای دیجیتال باید مبنای استراتژی کسبوکار باشد و استراتژی کسبوکار باید اولویتهای دیجیتال را تعیین کند.
استراتژی دیجیتال، همانند استراتژی سنتی، به دنبال اتخاذ سرمایهگذاریهای هوشمندانه برای به حداکثر رساندن حاشیه سود و خلق هر چه بیشتر مزیت رقابتی، رشد و سود است. با این تفاوت که در استراتژی دیجیتال، فناوریهای نوین و دیجیتالی نقش محوری دارند. در عصر حاضر، تولید ارزش پایدار و تثبیت مزیت رقابتی بدون به کارگیری فناوریهای نوین ناممکن است. استراتژی دیجیتال نقشه راه کسبوکار خواهد بود در فرایند کشف و استخراج مزیتهای رقابتی جدید و نوآورانه.
سوالات مطرح در تدوین استراتژی دیجیتال
تدوین استراتژی دیجیتال مستلزم پاسخ دادن به این سوالات است:
- کسبوکارها روی چه حوزهای از فناوریهای دیجیتال باید تمرکز کنند؟
- آیا مدل فعلی کسبوکارها قابلیت سازگاری با استراتژی دیجیتال را دارد یا باید مدلی جدید برای کسبوکارها پیدا کرد؟
- تحول دیجیتال در چه حوزههایی بر بازار و صنعت تاثیر گذاشته است؟ آیا حوزههایی هست بتوان ضمن نوآوری در صنعت، تبدیل به پیشگام آن حوزه خاص شد؟ اگر چنین حوزههایی هستند، هزینه ورود به آنها نسبت به ریسک تحمیلیشان چقدر است؟
- اگر حوزههای دیجیتالی وجود دارند که در آنها کسبوکاری از رقبایش عقب افتاده است، هزینه این تاخیر و عقب ماندن چقدر است؟
- در عدمقطعیت بالای فعلی، استراتژی سرمایهگذاری دیجیتال کسبوکار چطور باید باشد؟ بهتر است در چند حوزه و در حجم کم سرمایهگذاری شود یا در تعداد معدودی حوزه با عمق بالا؟
یافتن پاسخ چرایی این موارد، گامی مهم در تدوین استراتژی دیجیتال است.
امروزه در اکثر سازمانها و کسبوکارها، مدیران نسبت به ضرورت تحول دیجیتال آگاه هستند. نوآوری مخربی که به دنبال تحول دیجیتال اتفاق افتاده، عرصه بازی در صنایع مختلف را تغییر داده است. مدیرانی که نسبت به اهمیت تحول دیجیتال آگاه هستند، سعی در جاریسازی موفق تحول دیجیتال در کسبوکار خود دارند. اما طبق بررسی گروه مشاوران بوستون،بیشتر از 70% تلاشها برای جاریسازی موفق تحول دیجیتال به شکست میانجامد. یکی از اصلیترین دلایل این ناکامیها، عدم توجه به عمق تحول دیجیتال در کسبوکار است؛ تحولی که تا عمیقترین لایههای سازمان را درگیر میکند. تدیون استراتژی دیجیتال مناسب، گامی کلیدی و حیاتی برای جاریسازی موفق تجول دیجیتال در سازمان است.