محمدمتین احمدی | تیم توسعه کسب وکار
برگرفته از مدرسه کسبوکار MIT sloan
اصلیترین هدف شرکتها از تحول دیجیتال دو مورد است: بهبود تجربه مشتری و افزایش کارآمدی عملکردی. شرکتهایی که با موفقیت فرایند تحول دیجیتال را پشت سر میگذارند، رشد 17.3 درصدی را در درآمد خود تجربه میکنند. تحقیقات و بررسیهای جدید محققان MIT نشان میدهد که این شرکتها خلق ارزش را در سه حوزه دنبال میکنند: بازار و مشتری، فرایندهای درونی و اکوسیستم کسبوکار. تحول دیجیتال سازوکارهای موجود در هر حوزه را به نحوی دست خوش تغییرات و تحولات اساسی میکند. در کنار اینها، آنچه متضمن موفقیت تحولات در حوزههای فوق میباشد، بهره بردن از یک سری توانمندیهای اساسی و کوپل کردن آنها با آوردههای تحول دیجیتال است.
بررسیها و تحقیقات MIT بر بیش از 50 نفر از متخصصان تحول دیجیتال در صنایع مختلف نشان میدهد که در حوزههای کلیدی فوق، 10 توانمندی کلیدی وجود دارد. در ادامه به بررسی این 10 قابلیت کلیدی میپردازیم:
-
قابلیتهای طرف مشتری و بازار:
- تهیه یک تجربه خوب و چندجانبه از محصول: تمرکز بر رفع نیازهای اصلی و عمیق مشتری بجای افزودن فیچرهای محصول و تهیه محصولی جامع و یکپارچه. محصولی که با رفع کردن ابعاد مختلف نیاز مشتری، تجربهای عمیق و قوی برای مشتری خلق میکند.
- هدف محور بودن: رهبران، مشتریان، کارکنان، سرمایهگذاران و شرکای تجاری، همه و همه از کسبوکارهای امروزی انتظار دارند ارزشی فراتر از بیشینهسازی سود ارائه کنند. در واقع تمامی ذینفعان حول محور این ارزش شکل میگیرند.
-
توانمندیهای عملیاتی:
- استفاده از مدلهای سازماندهی باز و چابک: شرکتهای موفق در جاریسازی تحول دیجیتال از سازماندهی ناب و چابک استفاده میکنند. آنها ضمن کشف فرصتهای دیجیتال، در چارچوب چابک با ترکیب فرصتهای دیجیتال و قابلیتهای کلیدی اقدام به خلق ارزش میکنند.
- تلاش برای دو بعدی بودن (Ambidexterity): شرکتهای موفق در هر دو بعد نوآوری مستمر (کشف فرصتهای جدید) و بهینهسازی هزینهها (استفاده از فرصتهای دیجیتال) موفق عمل میکنند. این مهم به شرکتها کمک میکند تا راهحلهای جامعی برای حل مشکلات مشتریان ارائه دهند و دائما تجربه مشتری از محصول و خدمات خود بهبود ببخشند.
توانمندیهای اکوسیستم:
- هدایت و همکاری در اکوسیستم: خلق ارزش هر چه بیشتر در اکوسیستمهای امروزی مستلزم استفاده از مدلهای نوآوری باز است. این مهم میسر نمیشود مگر در صورتی که شرکتها در اکوسیستم با یکدیگر تعامل و همکاری داشته باشند و بدین وسیله عملکرد محصولات خود بهبود ببخشند.
- شراکتهای پویا: شراکت دیجیتال با دیگر بازیگران اکوسیستم باعث میشود تا سرعت جذب مشتریان جدید و همچنین توسعه محصولات و خدمات فعلی بیشتر شود؛ آنچه که در فرایند هک رشد ضروری است.
-
توامندیهای بنیادی:
- داده به عنوان دارایی استراتژیک: داده، نفت قرن جدید است! در این راستا، یکی از حیاتیترین منابع کسبوکارها داده است. در اکوسیستم سرشار از عدمقطعیت فعلی، داده مطمئنترین روش برای تصمیمگیری دقیق است. شرکتهای موفق سازوکاری در استفاده از داده برای خود تعریف کردهاند که دادهها مستقیم یا غیرمستقیم منجر به جریان درآمدی شوند.
- جذب و توسعه استعدادهای سرمایه انسانی: تحول دیجیتال و استفاده از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، شاخصههای ضروری سرمایه انسانی را نیز تغییر داده است. شرکتها باید مطمئن شوند که تناسب لازم بین مهارتها و الزامات موقعیت شغلی برقرار است. خلق ارزش در شرکتها توسط سرمایه انسانی صورت میپذیرد و فناوریهای نوین بجهت بهبود هماهنگی و همکاری بیشتر به کار گرفته میشوند.
- مرتبط ساختن محرکهای انگیزش فردی و تیمی به اهداف سازمانی: تحول دیجیتال منجر به ظهور موقعیتهای شغلی تخصصیتر شده است. از طرف دیگر چابکی مستلزم حد مطلوبی از هماهنگی است، بطوری که فرایند خلق ارزش به طور کامل اتفاق بیافتد. مرتبط ساختن منابع انگیزش فردی و جمعی با اهداف کلیدی سازمان برای دستیابی به حد مطلوب هماهنگی ضروری است.
- تسریع و تسهیل فرایند یادگیری مستمر در سازمان: شدت عدمقطعیت محیطی آنقدر زیاد است که شرط بقا شرکتها یادگیری دائم و سازگاری با شرایط و تکنولوژیهای جدید است.
موفقیت در جاریسازی تحول دیجیتال در گرو توسعه توانمندیهای ده گانه بالا در کسبوکار است. در واقع تحول دیجیتال متضمن بقا کسبوکار است و مهارتهای ده گانه بالا متضمن موفقیت تحول دیجیتال و دست یافتن به مزیت رقابتی.